بلاغت فارسی
مسروره مختاری؛ نوشاد رضایی
چکیده
اسطوره در اساس با مشاهدة پدیدارهای باشکوه طبیعی آغاز میشود. اقوام کهن مشاهدههای خود را از طبیعت با شیوهای انسانگونه و به زبانی استعاری تشریح میکردند. برخی از اسطورهشناسان با رویکرد زبانشناسانه تا این حد پیش رفتهاند که با تطور زبانی و ریشهشناسی از طریق اعادة معنای اصلی نام خدایان، اشیا و داستانهای منقول به معنای حقیقی ...
بیشتر
اسطوره در اساس با مشاهدة پدیدارهای باشکوه طبیعی آغاز میشود. اقوام کهن مشاهدههای خود را از طبیعت با شیوهای انسانگونه و به زبانی استعاری تشریح میکردند. برخی از اسطورهشناسان با رویکرد زبانشناسانه تا این حد پیش رفتهاند که با تطور زبانی و ریشهشناسی از طریق اعادة معنای اصلی نام خدایان، اشیا و داستانهای منقول به معنای حقیقی راه یابند؛ اما رویکرد زبانشناختی در اساطیر منوط به بررسی ریشهشناختی واژگانی نیست، بلکه روش بررسی نمادهای زبانی است که در لایهای از کلانبافتهای افسانه و قصه روایت میشود؛ بنابراین با یافتن زبان نمادین، بازنمایی اساطیر بهسوی انسجام پیش میرود نه زبانپرشی. در پژوهش حاضر متن شاهنامه بهدلیل بستر اصیل و غیر ترجمهای آن و گیلگمش بهدلیل متن کهن اسطورهای نیز ترجمة ادبی آن انتخاب شدهاست. از آنجا که رویکرد پژوهش زبانشناختی است، برای در نظر گرفتن خطای زبانی، چند بند از متن ایتالیایی نیز با متن فارسی تطبیق داده شدهاست. پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی و بهصورت کتابخانهای انجام گرفتهاست. پس از بررسی در پیکرة زبانی پژوهش چنین حاصل شد که نمادها و سمبلهای زبانی هرچند در لایههای بیرونی و سطحی زبان، خودکار و مربوط به زبان نوشتار متن است، اما در لایههای درونبافتی متن باتوجه به ارجاع عصرهای زندگی بشری، بازنمایندة روابط زبان و اسطوره و تأثیرپذیری اسطوره از زبان مستتر است.